محاسبه ارزش افزوده اقتصادی در شرکتها در حقیقت محاسبه سود اقتصادی آنهاست. این نکته باید بسیار مورد توجه واقع شود که هر سودی، اقتصادی نیست. در اواخر سال 1993 میلادی، مجله Fortune یک مطلب تحت عنوان (کلیدی واقعی جهت خلق ثروت) منتشر کرد که بیان می داشت: (مدیران و سرمایه گذاران با استفاده از ابزاری به نام ارزش افزوده اقتصادی EVA به اصل چیزی که کسب و کارها را ارزشمند می سازد، نگاه می اندازند). با رواج این مطلب و یک جریان ثابت از مقالات مربوط به تحسین و تمجید از آن، جای تعجب نیست که بسیاری از مدیران و سرمایه گذاران به غیر از افراد آرام، به چیزی که مجله فورچون (بهترین ایده مالی حال حاضر و ایده بهتر در آینده) می نامد، علاقه نشان داده اند.
ارزش افزوده اقتصادی (EVA) معیاری از عملکرد مالی یک شرکت بر اساس ثروت باقیمانده است که با کسر مخارج سرمایه ای شرکت از سود عملیاتی آن محاسبه میشود و برای مالیات بر مبنای نقدی تعدیل میشود. همان طور که بیان گردید، EVA همچنین می تواند به عنوان سود اقتصادی نامیده شود، زیرا تلاش می کند تا سود اقتصادی واقعی یک شرکت را بدست آورد. این معیار توسط شرکت مشاوره مدیریت Stern Value Management، که در ابتدا با نام Stern Stewart & Co ثبت شده بود، ابداع شد.
ارزش افزوده اقتصادی، تفاوت افزایشی در نرخ بازده نسبت به هزینه سرمایه شرکت است. اساساً این مدل برای اندازه گیری ارزشی که یک شرکت از وجوه سرمایه گذاری شده خود ایجاد می کند استفاده می شود. اگر ارزش افزوده اقتصادی یک شرکت منفی باشد، این بدان معنی است که شرکت ارزشی از وجوه سرمایه گذاری شده خود در کسب و کارش ایجاد نمی کند. برعکس، یک EVA مثبت نشان می دهد که یک شرکت از وجوه سرمایه گذاری شده خود در آن ایجاد ارزش می کند.
فرمول محاسبه ارزش افزوده اقتصادی (EVA) به شرح زیر است:
EVA = NOPAT – (Invested Capital * WACC)
NOPAT = سود عملیاتی شرکت پس از کسر مالیات
Invested Capital = خالص سرمایه در گردش + سرمایه گذاری های بلندمدت
WACC = میانگین موزون هزینه ساختار سرمایه
این معادله نشان می دهد که ارزش افزوده اقتصادی دارای سه جزء کلیدی است: سود عملیاتی شرکت پس از کسر مالیات، مقدار منابع سرمایه سرمایه گذاری شده و هزینه سرمایه کسب و کار، که در حقیقت محاسبه هر یک از این اجزا بر مبنای داده ها و اطلاعاتی است که شرکتها در اختیار استفاده کنندگان از آن قرار می دهند.
مقادیر سرمایه گذاری شده مقدار پولی است که برای تامین مالی یک شرکت یا یک پروژه خاص استفاده می شود، که این منابع از اعتباراتی که شرکت دریافت می کند و همچنین از آورده مالکان کسب و کار ناشی می شود، WACC میانگین نرخ حداقل بازدهی است که یک شرکت انتظار دارد به سرمایه گذاران خود پرداخت کند. موزون بودن هزینه ساختار سرمایه نیز به عنوان کسری از هر منبع مالی در ساختار سرمایه یک شرکت به دست می آید. WACC نیز قابل محاسبه است اما به طور معمول اینطور نیست که همواره توسط شرکتها ارائه شود.
معادله مورد استفاده برای مقادیر سرمایه گذاری شده (Invested Capital) در مدل ارزش افزوده اقتصادی، معمولاً شامل کل سرمایه در گردش شرکت به علاوه ارزش روز کل سرمایه گذاری های ثابت و بلندمدت شرکت می باشد، دو رقم مذکور در ترازنامه یک شرکت یافت می شود.
همانطور که توسط شرکت مشاوره مدیریت Stern Value Management اشاره شد، در سال 1983 تیم مدیریت مدیریت آن شرکت، مدل ارزش افزوده اقتصادی (EVA) را توسعه داد، “الگویی جدید برای به حداکثر رساندن ارزش ایجاد شده که همچنین می تواند برای ارزیابی و بررسی در تمام سطوح شرکت استفاده شود.”
هدف EVA تعیین میزان و کمیت هزینه سرمایه گذاری های انجام شده در یک پروژه یا شرکت خاص و سپس ارزیابی این است که آیا آن پروژه یا شرکت، پول نقد کافی تولید می کند تا به عنوان یک سرمایه گذاری خوب در نظر گرفته شود یا خیر.
یک ارزش افزوده اقتصادی مثبت نشان می دهد که یک پروژه بازدهی بیش از حداقل بازده مورد نیاز را ایجاد می کند.
دکتر اسماعیل ابراهیمی
ارزش افزوده اقتصادی، عملکرد یک شرکت و مدیریت آن را از طریق این ایده ارزیابی می کند که یک کسب و کار تنها زمانی سودآور است که برای سهامداران ثروت و بازده ایجاد کند، بنابراین به عملکردی بالاتر از هزینه سرمایه شرکت نیاز دارد.
ارزش افزوده اقتصادی به عنوان یک شاخص عملکرد بسیار مفید است. این محاسبه نشان میدهد که چگونه و کجا یک شرکت ثروت را از طریق استفاده از اقلام ترازنامه ای خود ایجاد کرده است. این امر مدیران را وادار می کند که هنگام تصمیم گیری های مدیریتی از دارایی ها و هزینه های کسب و کارشان آگاه باشند.
با این حال، محاسبه ارزش افزوده اقتصادی به شدت بر میزان مقادیر سرمایه گذاری شده متکی است و برای شرکت های غنی از دارایی که پایدار یا بالغ هستند بهترین استفاده را دارد. اما شرکتهایی که دارای داراییهای نامشهود هستند، مانند کسبوکارهای فناوری، ممکن است نامزدهای خوبی برای ارزیابی ارزش افزوده اقتصادی نباشند.
در اینجا به ذکر مثالی برای محاسبه ارزش افزوده اقتصادی در یک شرکت فرضی می پردازیم:
فرض کنید که سود عملیاتی پس از کسر مالیات یک شرکت 150 میلیارد تومان باشد، از طرفی این شرکت برای ایجاد و تولید این سود از 200 میلیارد تومان سرمایه در گردش و 400 میلیارد تومان سرمایه گذاری های ثابت استفاده نموده است، ملاحظه می گردد که اگر هزینه ساختار سرمایه (WACC) در این شرکت بالاتر از 25% باشد، ارزش افزوده اقتصادی در این کسب و کار منفی بوده و سود 150 میلیارد تومانی شرکت اقتصادی نیست. اما چنانچه هزینه سرمایه شرکت کمتر از 25% باشد، این سود عملیاتی ایجاد شده در شرکت اقتصادی بوده و ایجاد ارزش افزوده نموده است.
EVA = 150 – (26% * 600) = -6 منفی شش
EVA = 150 – (24% * 600) = +6 مثبت شش
بر اساس مدل ارزش افزوده اقتصادی، چانچه شرکتها و کسب و کارهای گوناگون تمام همت خود را معطوف به این موضوع کنند که سودهای ایجاد شده در شرکت اقتصادی باشند، این موضوع سبب می شود که به اندازه ارزش افزوده اقتصادی ایجاد شده، بر ارزش کسب و کار و شرکت افزوده شود و شرکت بزرگتر گردد. اما بالعکس منفی بودن EVA در کسب و کارها سبب می شود که به اندازه میزان و مقدار منفی حاصل شده، از ارزش شرکت کاسته شود و کسب و کار رفته رفته کوچک و کوچکتر گردد.
بر اساس تعریف آقای رابرت هیگینز، ارزش فعلی جریان ارزش افزوده اقتصادی (EVA) سالانه یک سرمایه گذاری برابر با خالص ارزش فعلی (NPV) آن سرمایه گذاری می باشد. و در حقیقت این دو به گونه ای مترادف یکدیگر هستند.
بنابراین یکی از گزینه های مطرح در دنیا برای ارزیابی عملکرد مدیران شرکت و همچنین یکی از روش های کارآمد جهت افزایش ارزش شرکتها، استفاده از مدل ارزش افزوده اقتصادی و پایش مداوم آن می باشد.
سرمایهگذاران براساس سطح ریسکپذیری خود به دنبال شناخت فرصتهای سرمایهگذاری سودآورند و بازار سرمایه بهعنوان یکی از بازارهای جذاب، پویا و متنوع میتواند پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران از قشرهای مختلف باشد.