امروزه در دنیا روش ها و مدل های گوناگونی را برای ارزشگذاری و قیمت گذاری سهام شرکت ها و کارخانجات مختلف مورد استفاده قرار می دهند، اما به طور معمول چند روش رایج در موسسات مالی و ارزشگذاری دنیا وجود دارد که عبارتند از: ارزشگذاری بر مبنای دارایی ها، ارزشگذاری بر مبنای بازار یا روش نسبی و ارزشگذاری بر مبنای تنزیل جریانات و درآمدهای نقدی شرکت، هر کدام از این روش ها، مزایا و گاهی معایبی برای استفاده در یک نوع شرکت خاص دارد، اما معمولا برای یک ارزشگذاری منصفانه که قابلیت اتکا توسط مالکان شرکت از یک طرف و سرمایه گذاران از طرف دیگر را داشته باشد، از مجموع همه این روش ها استفاده می نمایند و یک میانگین موزونی را بر اساس نوع شرکت از آن استخراج می نمایند. لازم به ذکر است که هر کدام از این مدل ها و روش ها، کارایی بیشتری برای یک نوع خاصی از یک کسب و کار دارد، به عنوان مثال، روش ارزشگذاری بر مبنای دارایی ها، بیشتر در شرکت هایی مورد استفاده قرار می گیرد که کسب و کارشان از نوع سرمایه گذاری و یا صندوق سرمایه گذاری بوده و یا شرکت هایی که دارایی های فراوانی دارند اما درآمد متناسب با آن دارایی ها را ندارند، یا به عنوان مثال، روش تنزیل درآمدها و جریانات نقدی نیز می تواند برای شرکت هایی که خیلی دارایی محور نبوده و اغلب بر درآمدهای خود متمرکز هستند، بیشتر مورد استفاده قرار گیرد، اما همانطور که عرض شد، به طور رایج، برای هر نوع کسب و کاری از میانگینی از همه این مدل ها و روش ها استفاده می گردد.